پاییزانه

شعر و ادبیات

 جغدی روی کنگره های قدیمی دنیا نشسته بود.

زندگی را تماشا می کرد.
رفتن و ردپای آن را.
و آدمهایی را می دید
که به سنگ و ستون،
به در و دیوار ،
دل می بندند.
 
جغد اما می دانست
که سنگ ها ترک می خورند،
ستون ها فرو می ریزند،
درها می شکنند
و دیوارها خراب می شوند.
 
او بارها و بارها تاجهای شکسته،
غرورهای تکه پاره شده را
لابلای خاکروبه های کاخ دنیا دیده بود.
 
او همیشه آوازهایی
درباره دنیا و ناپایداری اش می خواند
و فکر می کرد شاید
پرده های ضخیم دل آدمها،
با این آواز کمی بلرزد.
 
روزی کبوتری از آن حوالی رد می شد،
آواز جغد را که شنید، گفت:
 
بهتر است سکوت کنی و آواز نخوانی.
آدمها آوازت را دوست ندارند.
غمگین شان می کنی. دوستت ندارند.
می گویند بدیُمنی و بدشگون
و جز خبر بد، چیزی نداری.
 
قلب جغد پیر شکست و دیگر آواز نخواند.
 
سکوت او آسمان را افسرده کرد.
 
آن وقت خدا به جغد گفت:
 
آوازخوان کنگره های خاکی من!
پس چرا دیگر آواز نمی خوانی؟
دل آسمانم گرفته است.
 
جغد گفت: خدایا!
آدمهایت مرا و آوازهایم را دوست ندارند.
 
خدا گفت:
آوازهای تو بوی دل کندن می دهد
و آدمها عاشق دل بستن اند.
دل بستن به هر چیز کوچک و هر چیز بزرگ.
 
تو مرغ تماشا و اندیشه ای!
و آن که می بیند و می اندیشد،
به هیچ چیز دل نمی بندد.
 
دل نبستن سخت ترین و قشنگ ترین کار دنیاست.
 
اما تو بخوان
و همیشه بخوان
که آواز تو حقیقت است
و طعم حقیقت تلخ.
 
جغد به خاطر خدا
باز هم بر کنگره های دنیا می خواند
و آنکس که می فهمد،
می داند آواز او
پیغام خداست.
 
نوشته شده در دو شنبه 20 خرداد 1392برچسب:,ساعت 23:1 توسط راضیه سادات پیام| |

 

آدمها چند دسته اند..
یه دسته هستند که بود و نبودشون برات فرقی نداره! مثل یه رهگذر توی خیابون.. اگه نبود از کنارت رد نمی شد و این رد شدن هیچ تأثیری روی حال خوب و بدت نداره...
یه دسته هستند که بودشون برات مهم نیست، اما نبودنشون لازم و فوریه! آدمهایی که یه سوهان گرفتن به دستشون و دارن آروم آروم اعصابتو سوهان میکشن....
یه دسته هستند، یه دسته هستند؛ که بودنشون لازمه و نبودنشون فاجعه است! بودنشون برات هیچ اسمی نداره! اما تمام جای خالی ذهن و قلبت رو پر کرده، می دونی این عشق نیست، دوستی نیست، به پیونده قلبیه که شبیه هیچ چیزی نیست! یه صفت خدایی که هنوز اسمی روش نیست....
یه دسته هستند، آروم میان و بی سر و صدا میرن! چشم که باز می کنی دیگه نیستن! کی بودن، نمیدونی! اما همیشه یه آهنگ قدیمی تو رو یاد جای خالی شون می اندازه...
یه دسته هستند، شبیه هیچ کس نیستند... مثل من، مثل تو!!!!!
راضیه سادات پیام، 12 خرداد 1392

 

نوشته شده در سه شنبه 14 خرداد 1392برچسب:,ساعت 13:25 توسط راضیه سادات پیام| |


Power By: LoxBlog.Com